فردای اقتصاد: ژاکلین براسی، کارشناس ارشد مککنزی، و آرون دی اسمت، شریک ارشد مککنزی، میگویند که در شرایط غیرعادی دشوار، پاسخ متقابل به استرس، همان چیزی است که بسیاری از رهبران باید به دنبال آن باشند.این دو کارشناس در پادکست منتشر شده در سایت مککنزی به میزبانی روبرتا فوسارو و روسیا راهیلی درباره کتاب خود صحبت کردند، کتابی به نام "آرامش عمدی: چگونه در یک جهان پرنوسان بیاموزیم و رهبری کنیم."
آنچه در ادامه میآید، متن این پادکست است:
دردهای روزافزون
روبرتا فوسارو: بیش از ده سال پیش، شریک ارشد مککنزی، آرون دی اسمت، آنقدر سخت کار میکرد و آنقدر در سفر بود که از شرایط وخیم خانه خود غافل ماند.
آرون دی اسمت: مدتی طول کشید تا متوجه شدم همسرم در آن زمان به اعتیاد شدیدی مبتلا شده است و حال خانوادهام خوب نیست.
روبرتا فوسارو: برای مقابله با بحران، او واکنشی را نشان داد که برایش آشنا بود.
آرون دی اسمت: واکنش من به مشکلاتی که به آنها علاقه دارم این است که با آنها مقابله کنم، آنها را برطرف کنم، و آنها را کنترل کنم.
روبرتا فوسارو: اما تلاش برای کنترل اوضاع کمکی نکرد.
آرون دی اسمت: پاسخی که به آن رسیدم، به خانوادهام کمک نکرد. من باید یاد میگرفتم که واقعاً برخی چیزهای اساسی را در مورد خودم تغییر دهم. در نهایت، مجبور شدم یاد بگیرم که برای دو دختر نسبتاً آسیب دیده، پدر مجرد شوم که در موقعیت بسیار سختی بزرگ شدند، جایی که من در ابتدا به گونهای ظاهر نشدم که برای آنها مفید باشد.
روبرتا فوسارو: خود اندیشی هارون او را برانگیخت تا کتاب آرامش عمدی را با همکاری میشل کرویت و ژاکی براسی، کارشناس ارشد دانش مک کنزی بنویسد. هدف این کتاب این است که به رهبران کسبوکارها کمک کند تا در برابر واکنشهای ناخودآگاه به رویدادهای پیشبینی نشده، که بیشتر و بیشتر اتفاق میافتند، مقاومت کنند.
آرامش عمدی چیست؟
روبرتا فوسارو: این یک قسمت ویژه از پادکست مککنزی است که در آن به شما کمک میکنیم سختترین چالشهای کسبوکارهای جهان را درک کنید. من امروز میزبان شما هستم، روبرتا فوسارو. اینجا ژاکی با ما همراه است.
ژاکی براسی: آرامش عمدی مجموعهای از مهارتهاست که به رهبران کمک میکند بهترین تصمیمها را در لحظه اتخاذ کنند، حتی زمانی که شرایط سخت است.
آرون دی اسمت: ما دائماً با سطوح جدیدی از نااطمینانی و نوسانات روبرو هستیم. تغییر در حال حاضر امری عادی است. من در دنیایی بزرگ شدم که طرز تفکر ما در مورد نحوه مدیریت بحران، قدیمی است. این کتاب به رهبران کمک میکند تا بفهمند که چگونه رابطه خود را با تغییر عوض کنند، چگونه رابطه خود را با نااطمینانیها تغییر دهند و از آن دوری نکنند. اما همچنین یک کیت ابزار بهتر برای مقابله با نااطمینانیها به طور مداوم فراهم میکند.
در چهارراه بحرانها
روبرتا فوسارو: طرز فکر آرون در مورد مدیریت بحران تحت تأثیر داچ لئونارد، استاد دانشگاه هاروارد بود که میگوید درک این نکته مهم است که همه بحرانها یکسان ایجاد نمیشوند.
آرون دی اسمت: او اشاره کرد که بین آنچه او یک وضعیت اضطراری معمولی مینامد و بحران نااطمینانی، تفاوت وجود دارد. یک وضعیت اضطراری معمول میتواند ساختمانی باشد که در آتش میسوزد. و آتشنشانان با توجه به ماهیت آتشسوزی و جان افراد در وضعیت بسیار دشواری قرار دارند. با این حال، اگر آتشسوزی نسبتاً معمولی باشد، آتشنشانان احتمالاً برای رویدادی مانند این از پیش آموزش دیدهاند.
روبرتا فوسارو: آرون میگوید اما در یک بحران نااطمینانی، شما نمیتوانید به آنچه از پیش میدانید تکیه کنیدو به آن رجوع کنید.
آرون دی اسمت: من اغلب میخواهم بر اساس چیزهایی که قبلاً یاد گرفتهام واکنش نشان دهم، نه آنچه باید یاد بگیرم. یا فقط خاموش و عصبانی میشوم. اگر در شرایط نامطمئنی هستید، مهمترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که آرام باشید. یک نفسی بگیرید. برآوردی از وضعیت موجود داشته باشید. "آیا کاری که قرار است انجام دهم کار درستی است؟" و در بسیاری از موارد پاسخ منفی است. اگر در یک محیط واقعاً نامطمئن بودید، اگر در قلمرو جدیدی هستید، کاری که معمولاً انجام میدادید ممکن است کار درستی نباشد.
روبرتا فوسارو: و اگر مقاومت در برابر وسوسه واکنش معمول سخت است، این همان جایی است که باید باشید.
آرون دی اسمت: . . . جایی که در آن بسیار آگاه هستید از طرز فکری که به محافظت از وضعیت موجود واکنش نشان میدهد، جایی که من فقط به آنچه میدانم تکیه میکنم، در مقابل ذهنیت یادگیری که باید بگویم: "این فرصتی برای من است تا چیزی یاد بگیرم و تکامل پیدا کنم و با شرایط سازگار شوم."
روبرتا فوسارو: ژاکی براسی موافق است. او می گوید که برای تکامل یا تطبیق با شرایط سخت، افراد باید از نقطه آگاهی شروع کنند.
ژاکی براسی: دانستن اینکه فرآیندی در مغز و بدن ما در جریان است و پشت آن آگاهی وجود دارد، مفید است. ما یک پروتکل در کتابمان داریم که توضیح میدهیم: مراحل بسیار ساده، که در آن به مدت چهار هفته میتوانید لحظاتی را مشاهده کنید که احساس می کنید توسط یک موقعیت استرسزا تحریک شدهاید.
ما چند سوال ساختارمند داریم که به شما کمک میکند بفهمید واقعاً چه اتفاقی میافتد: در مغز شما چه میگذرد؟ نظر شما چیست؟ در بدن شما چه میگذرد؟ چه احساسی دارید؟ همچنین مهم است که یاد بگیریم با بدن خود ارتباط برقرار کنیم زیرا مغز فقط بالای ساقه مغز نیست و از بقیه بدن جدا نیست. باید در این رابطه کلنگر باشیم.
غریزه پرسش
روبرتا فوسارو: وقتی در درک عینی احساسات خود خوب عمل کنید، میتوانید متوجه شوید که در پاسخ به احساسات خود چه میکنید.
ژاکی براسی: آیا ما به سمت چیزی در حرکت هستیم؟ آیا از چیزی دور میشویم؟ آیا ما سعی میکنیم آنچه را که در پیش داریم به چالش بکشیم؟
روبرتا فوسارو: ژاکی به عنوان مثالی از آرامش عمدی هم در عمل و هم غیرعمل، داستانی در مورد یک رهبر کسبوکار آورده است. شرکت او دستخوش تحولی بزرگ و پرمخاطب بود. اخراجها در دستور کار بود و همه استرس داشتند. رهبر شرکت. . .
ژاکی براسی: . . . احساس مسئولیت میکرد و دوست داشت این تحول، یک موفقیت بزرگ باشد. اما فشار زمانی شدید بود.
روبرتا فوسارو: او میخواست خیلی سریع و بدون بحث حرکت کند، امری که باعث ایجاد اصطکاک در تیم شد. این وضعیت آشنا بنظر میرسد؟
ژاکی براسی: این یک نمونه معمولی است که در بسیاری از سازمانها میبینید. این رهبر کاملاً احساساتی شد. او از حالت بیش از حد هیجانی به حالتافراطی رفت و شروع به داد و فریاد کرد - بنابراین در واقع برعکس آرامش عمدی عمل کرد. یکی دیگر از مدیران اتاق شروع به گفتگو با او کرد. اما در سلسله مراتب تفاوت وجود داشت. و چیزی که اغلب در هنگام استرس، فریاد زدن و تفاوت در سلسله مراتب مشاهده میکنید این است که حتی فشار بیشتری بر فرد وارد میشود. اما این مدیر دیگر، واقعاً در عمل آرامش عمدی نشان داد. او از حالتی آزاد برخوردار بود و برای درک شرایط خیلی آرام و آزادانه پرسشهایی مطرح میکرد. او حتی آرام بود و زمانی که شخصا مورد حمله قرار گرفت، اذیت نشد. در نهایت او اوضاع را آرام کرد و به جای کلام تدافعی یا یک مجادله خصمانه، باب گفتگو را باز کرد.
چالش تغییر
روبرتا فوسارو: چقدر سخت است که یاد بگیریم عمداً آرام باشیم؟
آرون دی اسمت: تغییر سخت است، و اگر به این فکر میکنید که چه تعداد از سازمانها تغییر را در پیش گرفتند، باید بدانید آنها اغلب با این جمله شروع میکنند: احساس فوریت چیست؟ تغییر برای جلب توجه افراد و متقاعد کردن آنها که باید به این موضوع توجه کنند و باید متعهد به انجام کاری متفاوت باشند، چیست؟ زیرا حتی چیزهای کوچک نیز به سختی تغییر میکنند به ویژه وقتی که یک عادت درونی باشند.
دو نوع آگاهی لازم
روبرتا فوسارو: اگر افراد آنچه را که آرون و ژاکی هوشیاری دوگانه مینامند توسعه دهند، عادتها میتوانند شکسته شوند.
آرون دی اسمت: آگاهی دوگانه ارتباط مهم بین خودآگاهی و آگاهی موقعیتی است. وضعیت چگونه است و چه چیزی را میطلبد؟ ویژگیهای این شرایط چیست؟ آیا این یک موقعیت شناخته شده با راهحلهای شناخته شده است، جایی که کاری که من معمولاً تمایل به انجام آن دارم، کار درستی است؟
یا این یک موقعیت جدید و متفاوت است که ممکن است عادتها یا تمایلات یا واکنشهای عادی من برای آن مفید نباشد؟ که به خودآگاهی برمیگردد: عادات و تمایلات عادی من چیست؟ در چه چیزهایی خوب هستم یا خوب نیستم؟ واکنشهای همیشگی من چیست و آیا مناسب است؟ پیمایش شرایط با نوسانات زیاد و عدم قطعیت زیاد تقریباً همیشه به درجه بالاتری از آگاهی دوگانه نیاز دارد.
روبرتا فوسارو: چقدر مهم است که آرامش عمدی را به عنوان یک فرآیند بیشتر از یک مقصد ببینیم؟
ژاکی براسی: این همیشه یک فرآیند است. این یک سفر است. حتی من که یکی از نویسندگان این کتاب هستم، گاهی اوقات فراموش میکنم که آرامش عمدی را تمرین کنم. اما وقتی از آن آگاه میشوم، سعی میکنم با خودم مهربان باشم و از جایی که آن را ترک کردم، ادامه دهم.
ما بر اساس تحقیقات میدانیم که میتوانیم پس از دهه ۸۰ زندگی خود هم به یادگیری و پیشرفت ادامه دهیم. بنابراین امید زیادی وجود دارد. فرصت زیادی وجود دارد. اگر به آن توجه کنید و اگر قصد دارید و واقعاً میخواهید رشد و توسعه پیدا کنید، میتوانید کاملاً از این تجربه یادگیری مادامالعمر برای مدت طولانی لذت ببرید. من میگویم، این یادگیری حتی بسیار فراتر از سن بالای ماست. این مهارتها منسوخ نمیشوند و میتوانند در موقعیتهای مختلف به کار روند.
منبع: مککنزی
نویسندگان: ژاکلین براسی و آرون دی اسمت
مترجم: شادی آذری حمیدیان
تبادل نظر